خاکبازی

حق را بشناس تا اهل حق را بشناسی. علی (علیه السلام)

حق را بشناس تا اهل حق را بشناسی. علی (علیه السلام)

خاکبازی
طبقه بندی موضوعی

توافق نامه ای شبیه یک قطعنامه

مفهوم‌سازی «نوشیدن جام زهر» توسط امام راحل در پذیرش قطعنامه 598 به مدلی تبدیل شد که در مقاطع مختلف تاریخی بارها توسط گروهی مشخص بازخوانی می‌شد. نامه معروف حدود 130 نفر از نمایندگان  مجلس ششم به مقام معظم رهبری درباره رابطه با امریکا و به کارگیری این مفهوم در آن، بارزترین نوع تشابه‌سازی از درون حاکمیت بود.

و حال نیزهمان گروه ، همان مدل را درباره تقابل غرب با جمهوری اسلامی ایران بر سر مسئله هسته ای تکرار کردند.

علل پذیرش قطعنامه 598 را نه از تحلیل‌ها و تصمیمات آشکار و نهان بلکه به جهت درگیر نشدن در تفسیرها و منازعات به خود امام(ره) ارجاع می‌دهیم. حضرت امام (ره) در نامه‌ای که چند سال پیش توسط هاشمی رسانه‌ای شد(دستخط شخص امام (ره)) چهار عامل را زمینه‌ساز پذیرش قطعنامه 598 می‌دانند:

1- خزانه خالی و نداشتن پول جهت استمرار دفاع و مقاومت

2- مردم حاضر نیستند به جبهه بروند

3- تکنولوژی نظامی و آلات جنگی برای ادامه جنگ نداریم

 4- بن‌بست در ادامه جنگ.

البته حضرت امام(ره) صادقانه مراجع مدعی هر بخش را نیز نامبرده اند. مدعیانی که سنگ خیرو مصلحت کشور را به سینه می زدند اما خیلی به حرف های مصلح واقعی کشور اهمیتی نمی دادند و برای خود مجمع عقلایی بودند.مثلث سازشی که با پیک خود، بالاخره جام زهر را به امام نوشاندند.امری که نه تنها خوش آیند نبوده است، بلکه سهمگین هم بوده است.

 

لازم به ذکر است که بعدها جواب هایی مستدل ، منطقی همراه با رجوع به مستندات درباره این بهانه ها در کتاب «راز قطع نامه »ارائه شد. و این موضوع را بطور شفاف برای مخاطب روشن کرد که این بهانه ها هیچکدام در واقع ،موضوعیت نداشته و فقط "بهانه هایی "بودند برای پایان جنگ.

اما در ادامه خواهید دید که همان مدل را برای این مقطع از تاریخ انقلاب طراحی کردند و به اجرا درآوردند:

1- رئیس‌جمهور چند بار به صورت تلویحی و یک بار در دانشگاه تهران با صراحت مسئله خالی بودن خزانه را طرح کردند.(طی گزارشاتی که مسئولین دادند و آقای هاشمی روز 23 تیر 67 آنها راخدمت حضرت امام ارائه داد، آقای نخست وزیر از قول وزرای اقتصاد و بودجه وضع مالی نظام را زیر صفر اعلام کرده بود.)

 2- رئیس‌جمهور هنگام خروج از فرودگاه مهرآباد در نقد معترضان به مکالمه وی با اوباما آنان را به نظرسنجی‌ها ارجاع داد و بعد به صورت گسترده در رسانه‌های اصلاح‌طلب آورده شد که مردم خواستار مذاکره با امریکا هستند (در پذیرش قطعنامه 598 می‌گفتند مردم حاضر نیستند به جبهه بروند).

3- بن‌بست در پرونده هسته‌ای و ناامیدی از سلسله نشست‌ها، مسیر را به سویی کشاندند که فکر و ذهن مردم و مسئولان خسته شد. بنابراین از جهت ذهنی - روانی اصل توافق مقدم بر محتوای آن شد. گویی اگر اعلام می‌شد به توافق رسیده‌ایم، افکار عمومی آرام می‌گرفت و مهم نبود بر سر چه توافق شده است؟ ادعای قرار گرفتن کشور بر لبه پرتگاه بارها توسط جریان حاکم و دوستان شان به صورت عیان و مخفی به کار برده شد .(و شرایط کشور همانند تابستان 1367 ترسیم شد که چشم‌اندازی برای پیروزی در جنگ وجود ندارد، مردم از جنگ خسته‌ شده‌اند و جنگ به بن‌بست رسیده است و چاره‌ای جز پذیرش قطعنامه 598 نیست.)

4- نچرخیدن چرخ تولید و عدم سرمایه‌گذاری در ایجاد کارخانه و در نتیجه عدم ایجاد اشتغال را اگر با نبود توپ و تانک و هلیکوپتر انطباق دهیم، مدل‌سازی وضع موجود با شرایط پذیرش قطعنامه 598 کاملاً انطباق دارد.

اگر در مورد روند عملیات هایی که ما درطیِّ سالیان دفاع مقدس داشتیم و سیر جنگ تا آن موقع، مطالعاتی کرده باشید ملاحظه میکنید که نیرو های ما توانسته بودند طی عملیات هایی که در سالهای 64و65 طرح ریزی و انجام شد و عملیات های دیگری هم که از قبل و به دنبال اینها بود، نقاط استراتژیک و حساسی را از خاک دشمن دراختیار بگیرند. مناطق مهمی مانند شبه جزیره فاو -که با تصرفش تقریباً توانسته بودیم ارتباط دریایی عراق را تا حد زیادی قطع کنیم- و منطقه ی عمومی شلمچه -که نیروهای ما تا چند کیلومتری دروازه های بصره پیشروی کرده و جلو رفته بودند- و جزایر استراتژیک مجنون -که تخمین زده می شدچیزی در حدود 7 میلیارد بشکه ذخیره ی نفتی داشته باشند- و جاهای دیگر(همه را بخوانید غنی سازی 20 درصد). اینها مناطق مهم و استراتژیکی بود که تا سال 66 درتصرف نیروهای ما بود و به این لحاظ ما دست بالا و دست برتر را در جنگ داشتیم و می توانستیم از این برتری ها به عنوان اهرم در گرفتن حق مان به عنوان غرامت و معرفی کردن کشور عراق به عنوان مجاوز استفاده کنیم(بخوانید :می توانستیم از غنی سازی 20درصد به عنوان اهرم فشار بر غرب در حل موضو عات هسته ای استفاده کنیم و تحریم ها رفع ، پول های بلوکه شده مان را بدون دادن هزینه و عقب نشینی پس بگیریم). امّا چطور می شود که بعد از تصویب(نه پذیرش) قطعنامه 598 - در تاریخ 29 تیر 66 در شورای امنیت سازمان ملل- به تدریج روند امور و اوضاع به ضرر ما تغییرپیدا می کند.بطوری که در مجموع به گونه ای می شود که ظرف کمتر از سه ماه - از 28 فروردین 67که عراق به فاو حمله کرد تا 23 تیر 67 - همه ی این مناطقی که ما ظرف 6 سال در عملیات های مختلف گرفته بودیم، یکی یکی پس می دهیم و برمی گردیم.(چطور می شود که ما براحتی به دست خود غنی سازی 20 درصد را تعطیل می کنیم.)

در آن مقطع حضرت امام در صحبتها و پیام های مختلف بارها روی «جنگ باید در رأس امور باشد » و «اولویت اصلی کشور باید مسأله ی جنگ باشد » تکیه می کرد. امّا آیا واقعاً مسئولین وقت، به این صحبتهاو تذکرات و فریادهایی که حضرت امام میزد توجه کافی میکردند؟ بر اساس شواهد واضح است که برخی (همان گروهی که ذکر شد) نه تنها کمکی در راستای این پیام ها  نمی کردند،که برعکس، همه ی توان خودشان را برای به سازش کشاندن امام و متقاعد کردن ایشان برای پذیرش قطعنامه بسیج می کردندو شعار «جنگ جنگ تا "یک"پیروزی» سر میدادند . شاید هم اکنون نیز که رهبری بارها در سخنرانی های مختلف خطاب به مسئولین متذکر می شوند که" در مساله اقتصاد باید تکیه به درون کرد" ،" چشممان به دست دشمن نباشد که کی تحریم را برمیدارند. به دَرَک. نگاه کنیم ببینیم خودمان چه کار می توانیم بکنیم." دوباره مسئولین می خواهند آن رویه زمان امام راحل را دنبال کنند وفقط در حد حرف و شعار پذیرای این پیام ها باشند اما در عمل . . .  .

اگر امروز هم خوب به دور و اطراف مان نگاه کنیم، شبیه به آن مثلث های سازش و مجامع عقلا راخواهیم دید که دائم سنگ مصلحت و خیر کشور را به سینه می زنند اما به صحبت های مصلح واقعی کشور اهمیتی نمی . . .

و اما جمله طلایی که امام در شهریور 65 با اشاره به صلح امام حسن ، می فرمایند ما در این هفت سالی که بوده است فهمیدیم که اینهایی که می خواهند صلح ایجاد کنند ،کی ها هستند.قصه امام حسن و قضیه صلح، این هم صلح تحمیلی بود؛ برای اینکه امام حسن، دوستان خودش، یعنی آن اشخاص خائنی که دور او جمع شده بودند، او را جوری کردند که نتوانست خلافش بکند، صلح کرد؛ صلح تحمیلی بود. این صلحی هم که حالا به ما می خواهند بگویند،این است. »

امیدواریم که تاریخ تکرار نشود ،اما این سنت الهی است که اگر امتی هوشیار نباشند به سرنوشت گذشتگان دچار خواهند شد . . .



-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

در بخشهایی از مطلب از دیگر مقاله ها استفاده شده است 

 

 

نظرات  (۱)

با سلام افرین خوب تبیین کرده ای و مقایساتت عالیه  احسنت

ارسال نظر

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.